روزی روزگاری خداوند تمامی مخلوقات خود را جمع کرده بود، چون روز قسمت بود و خدا قرار بود هستی را قسمت کند.
خدا به بندگان خود گفت: چیزی از من بخواهید! هر چه باشد به شما خواهم داد... سهمتان را از هستی خواهم داد...
خداوند خیلی بخشنده بود و هر که آمد و هر چه خواست به او داد.
یکی بالی برای پریدن می خواست، دیگری پای دویدن، دیگری باله برای شنا کردن و... یکی جثه ای عظیم خواست، دیگری چشمانی تیزبین و... یکی دریا را انتخاب کرد و دیگری آسمان را و...!
تا نوبت رسید به کرم کوچکی که جلو آمد و به خدا گفت: من چیز زیادی از هستی نمی خواهم، نه چشمانی تیزبین و نه جثه ای بزرگ و نه پایی و نه بالی، نه آسمان و نه دریا. تنها کمی از خودت را می خواهم. آیا کمی از خودت را به من می دهی؟
و خدا کمی نور به او داد. نام این کرم شد کرم شب تاب!
و خدا گفت: آن که با خود نوری دارد بزرگ است، حتی اگر به قدر ذره ای باشد. تو حالا همان خورشیدی هستی که گاهی زیر برگی کوچک پنهان می شود!
و رو کرد به بقیه مخلوقات و گفت: کاش می دانستید که این کرم کوچک بهترین را خواست!
هزاران سال است که کرم شب تاب روی دامن هستی می تابد. حتی وقتی ستاره ای در آسمان نیست، باز هم کرم شب تاب روشن است و می تابد. کسی نمی داند که این همان نوری است که روزی خداوند به این کرم کوچک بخشیده است!
« مجله ی راه موفقیت »
سلام
تو این وبت می خوای بنویسی یا یه وب جدید ساختی؟؟؟؟؟؟؟
اگه ساختی آدرسش رو بده موفق باشی..........
خدایی حال کردی کوتاه اپیدم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
aval
hi
mamnoon ke be man sar zadi va be khatere nazarat sorry.
nemikhay beghi ke dighe az kary ke mikhasty anjam bedi pashimon shodi.
aghe injory bashe ...
vase dishab ham pish omad dighe.
bad az chandin sal.
natonestam jolosho beghiram.
albate ye mardom azar zede hal zad.
(in mardom azar dostam bod , omade bood azam khabar beghire.:d)
vali vaghti ke raft dobare shoro shod.
fek konam in akharin marhaleye erfan ast.
ensanhaye ke khoda ra baraye khodash miparastand.
na baraye dast afaridehayash.
اینجور جاها بهتر است سکوت کنم!
...
امضا : نقطه نویس ۱۷ ساله
hi
are pesiangig free space dare vali bayad davat beshi.
khob in rah ke tatil.
rahe dighe.
vase ahangh ham khob code mizanam faghatbayad bedonam che jor codey hast.
kheyre saram omri code zadam.
dash kambiz ma ro donbale nokhod siyah mifresti.
in sitey ke dade boodi to khaky dar omad.
:d
bebin kojash ghalat emlaee dari tashih kon.
in nazar ro ham ta'eed nakon.plz
سلام کامبیز جان خوبی عزیز
با امتحاناتم دارم می سازم یکی رو خوب ویکی رو نچندان خوب سپری می کنیم تا ببینیم خدا چی بخواد همین
الطاف عالی مستدام
به امید دیدار
سلام
خوبی؟
واقعا زیبا بود. گاهی خیلی راحت از کنار بسیار از چیز ها می گذریم مث همین کرم شب تاب .
مجله ی موفقیت هم مجله جالبیه اون رو بهتون پیشنهاد می کنم.
موفق باشی.
hi
mamnoon ke javabamo dadi.
minos.blogfa.com
az in blog estefade kardam.
va ahang ham ghozashtam to blogam vali mikham az ahang haye khodam bezaram.
daram rosh kar mikonam har vaght be natiche residam mizaram to blogam ta hame estefade konan.
tnx a lot of
shad bash
سلاااام کامبیز جان
چقدر خوشحال شدم که به وبلاگ اومدی
راستش کلی هم به این جریان قورباغه خندیدم!
پسر ادامه میدادی بد نبود ها..!
حالا من نمیدونم نفر اوّلی هستم که کامنت میذارم یا نه
امّا این داستان قشنگ بود..
بازم اگه داستان هایی مشابه این داری بذار، اوکی؟
کار هر روز من این است که در کنج خیالات خودم راه روم...
تا در این پیکره ی سرد ...
اندکی آرام شوم........
با سپاس از همه خوبیها و اینکه همیشه یادی از دوستت می کنی
ممنونم.مطلب فوق العاده زیبایی بود . خیلی آرومم کرد . آخه چند وقته که ..................
سری به این سایت بزن . بسیار زیباست :
http://louzi.ir
منتظرت هستم . مثل همیشه
دیدار با هنرمند مسجدسلیمانی مقیم اصفهان
http://azfarshid.blogsky.com/?PostID=201
وااااااااایییی پسرررررررررررر
من تو کفه مطالبه وبلاگتم
خیلی باحالن خیلی قشنگن حرف ندارن
اصلن آخرشن
یه لحظه دلم خواست که کرم شب تاب باشم
سلام فکر کنم خودش باشه
زادروز علیشیر نوایی
علیشیر نوایی
علیشیر نوایی شاعر معروف قرن پانزدهم نهم فوریه سال 1441 به دنیا آمد. علیشیر (نظام الدین میر علیشیر نوایی) به زبان فارسی و ترکی جغتایی (نزدیک به ازبکی) شعر سروده است. وی سالها در شهر هرات می زیست و مورد توجه سلطان حسین میرزای تیموری بود. معروفترین دیوان علیشیر، «خمسه» عنوان دارد که آن را به سبک نظامی گنجوی سروده است. ملل آسیای مرکزی علیشیر را شاعر ملی خود می دانند. وی بسال 1501 در 60 سالگی درگذشت
سلاممممممم کامبیز عزیز
خوبی؟
مطلب زیبایی بود
ممنون از حضورت
میدونم حق تو رو هم خوردن ولی عزیز تو مثل من نباش نذار کتاباتو ببرن به اسم خودشون چاپ کنن هرچند میدونم تووی گلووشون میمونه
سلام.
ممنون که به وبلاگ من سری زدید.
و ممنون از نظر زیبایتان.
مطلب زیبایی بود.
ببخشید اگه نمی توانستم که به وبلاگتان سری بزنم!!!
ممنونم
...............
موفق باشید...
افلاطون می گه: اگه با دلت چیزی یا کسی رو دوست داری زیاد جدی نگیرش، چون ارزشی نداره، چون کار دل دوست داشتنه، مثل کار چشم که دیدنه، اما اگه یه روز با عقلت کسی رو دوست داشتی، اگه عقلت عاشق شد، بدون که داری چیزی رو تجربه می کنی که اسمش عشق واقعیه...
+برداشت بد ممنوع!!!
سلام سلام
یه سری بیا اینورا
به دوستای قدیمی هم سر بزنی بدک نیست
اول شدم و باید بگم قشنگ ترین متنی بود که امروز خوندم.
به روزم.
سلام
ممنون که به وبلاگ من سر زدید.
متنتون خیلی با معنی بود واقعا.
ضمنا هر چی که دوست داشتین توی آیگوشتتون بریزین.
موفق باشید
کامبیز عزیز
نکته جالبی بود
موفق باشی
سلام....خیلی زیبا بود حال کردم....روزهات برفی
salaaaam
montazeretamm dadash kambize goL
roozat barfiiiiiiiii♥
سلام
اخی
خوبی
ممنون از خبرت
بخدا الان دیدم نظرتو همین الان اومدم
از این به بعد بیشتر میام
متشکرم از خبرت
خیلی جالب بود
کاش منم کمی از محبت خدا رو داشتم!
سلام
دوستان گل من با یه خبر توپ آپ هستم.
منتظر حضورتان هستم.
شاد باش
hi
az ma khabar nemighry?
refigh
سلام خیلی قشنگ بود.