کلبه تنهایی من

زندگی همچون حبابی است٬ بیش از آنکه بترکد آن را تصویر کن!

کلبه تنهایی من

زندگی همچون حبابی است٬ بیش از آنکه بترکد آن را تصویر کن!

شبانه

 

مرا

     تو

بی سببی

               نیستی.

به راستی

صلتِ کدام قصیده ای

                                ای غزل؟

ستاره باران ِ جواب ِ کدام سلامی

                                                  به آفتاب

از دریچه ی تاریک؟

 

کلام از نگاه تو شکل می بندد.

خوشا نظر بازیا که تو آغاز می کنی !

 

 

پس ِ پُشت ِ مردمکان ات

فریاد ِ کدام زندانی ست

                                    که آزادی را

بر لبان ِ بر آماسیده

                             گل ِ سرخی پرتاب می کند؟ -

ورنه

       این ستاره بازی

حاشا

       چیزی بدهکار ِ آفتاب نیست.

 

 

نگاه از صدای تو ایمن می شود.

چه مؤمنانه نام  ِ مرا آواز می کنی !

 

 

و دل ات

کبوتر  ِ آشتی ست ،

در خون تپیده

به بام  ِ تلخ.

 

با این همه

چه بالا

چه بلند

پرواز می کنی !

 

      « احمد شاملو »

 

نظرات 21 + ارسال نظر

وبلاگت بسیارجالب ومفید بود شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.iranmaxim.blogsky.com
ثبت نام در جایزه 800 دلاری و 3000 دلاری
http://www.clickwoman.blogsky.com
زنان کلیکی
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع
http://www.superbank.blogsky.com
بانک سوپر

فکر کنم این مدت این چهارمین یا پنجمین باریه که این کامنت رو دقیقا با همین شکل میذاری.
ما سایه ای نداریم چه برسد به اینکه زیر سایه ما نسیمی هم به شما بوزد!

سارا یکشنبه 25 فروردین 1387 ساعت 18:03 http://zdz.persianblog.ir

سلام. چه جالب من چند وقته هی هوس شاملو می کنم.

سلام
پس امیدوارم از خوندنش لذت ببرید

پریا دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 00:18 http://pariyakermani.blogsky.com

سلام
چه شعر قشنگی رو انتخاب کردی. خیلی وقت بود از شاکلو شعری نخونده بودم.مرسی

سلام
ممنون که بهم سر می زنید
موفق باشید

ستاره شب دوشنبه 26 فروردین 1387 ساعت 23:23 http://tavalode-yek-raz.blogfa.com

سلام من دوباره امدم لبته با امیدی دوباره
راستی چه کنم که وبلاگم تو گوگل ثبت بشه

سلام
خوشحالم که می بینم دوباه شروع کردینه
جوابتون رو توی وبلاگ خودتون می دم

نرگس سه‌شنبه 27 فروردین 1387 ساعت 00:18 http://joojooyenaz.blogfa.com

سلاااااااااام بر داش کامبیز گل


خیلی آقایی

ای ول ایو ل

خوش به حالت که کتابای عطار رو خوندی

شعره وبتم خیلی خوبه

سلام بر آبجی نرگس
نظر لطفته
برا چی؟!
آهان...٬ شما هم که شروع کردینه٬ شعر های عطار هم که فوق العاده هستند٬ یه کم وقت بذارید شما هم می تونین کتاب هاش رو بخونید
مرسی

علی سه‌شنبه 27 فروردین 1387 ساعت 19:46 http://paknevis.blogsky.com

سلام
خیلی سخت اینجور شعر ها رو می فهمم چون کمتر نو میخونم.
اما ایندفعه دو سه بار خوندم تا یه چیزایی بفهمم.
مرسی بهم سر زدی

سلام
بالاخره هر کس سلیقه ی خاص خودش رو داره
امیدوارم بعد از خوندنش خوشتون اومده باشه
ممنون

زریر چهارشنبه 28 فروردین 1387 ساعت 08:52 http://saansiz.blogsky.com/

سلام
می دونین آخر دنیا قلب های همه ی آدماست.
هر کس قلبش بزرگتر باشه،دنیاشم بزرگتره.
ممنون واسه دعای پاکت.

سلام
خیلی زیبا بود...
خواهش می کنم

نقطه نویس چهارشنبه 28 فروردین 1387 ساعت 17:28 http://noghtenevis.blogsky.com

راستش از عاقبتی که برایم ترسیم کردی کلی خندیدم!
خودم خواستم نباشم..آخر 2 ماه بیشتر تا کنکور نمانده ...
شعر ، فوق العاده بود!
امضا : نقطه نویس ١٧ ساله

چه عجب!... پس شما هم پشت کنکوری هستید
امیدوارم موفق باشی
ممنون از شما

محمد چهارشنبه 28 فروردین 1387 ساعت 19:20 http://delle.blogsky.com

خدا رو شکر که زنده ای!

رئوف چهارشنبه 28 فروردین 1387 ساعت 22:58 http://raoof-v86.blogsky.com

سلام
خوبی؟
شعر زیباییه. من زیاد شعر نمی خونم ولی توی وب شما تقریبا گلچینی از همه هست و اینجا می تونم بخونم. ممنون.
موفق باشی.

سلام
مرسی٬‌خوبم
ولی من بر عکس خیلی شعر می خونم!
مرسی سر زدین
شما هم موفق باشید

ستاره پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 09:20 http://www.cradle.blogfa.com

Tnx 4 your nice comment

عاطفه پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 12:31 http://bitokharab.persianblog.ir

سلام کامبیز جان
خیلی شعر قشنگی بود. چند بار خوندمش..
این جا رو خیلی دوست دارم که میگه:
نگاه از صدای تو ایمن می شود.
چه مؤمنانه نام ِ مرا آواز می کنی!

سلام
ممنون که به کلبه خودتون سری زدین
آره این قسمتش خیلی قشنگه

امیر پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 14:45 http://shabroekhial.blogsky.com

سلام داداش کامبیز گل

ممنون که در کلبه ی تنهایی بنده رو گاه گاهی میزنی و از تنهایی در مون میاری شعری که فرستادی خیلی قشنگ بود ممنون .

سلام داش امیر
خواهش می کنم٬ با اومدن به کلبه شما و خوندن اشعارتون خودم هم تنهایی در میام

دختری با دامن حریر پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 15:29 http://www.patty.blogsky.com

سلام.خوبید؟؟؟
با عرض تاسف من در کافی نت هستم.زیرا نت نداریم.
و به همین دلیل من از شما عذر خواهی میکنم.

سلام
مرسی٬ خوبم
خواهش می کنم٬ خوشحال شدم که بهم سر زدین

دختری با دامن حریر پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 15:32 http://www.patty.blogsky.com

مهم نیست کف پات تمیز باشه یا نه؟حتی مهم نیست که کف پات زبر یا نرم؟
مهم اینه که وقتی وارد زندگی کسی میشی رد پات اینقدر مهم باشه باس که نذاره بعد از تو کس دیگری جای پاش را قالب کنه.
برداشت بد ممنوع!!!!!!!!!!!!!!!!!

!!!!!!!!!!!

اذین پنج‌شنبه 29 فروردین 1387 ساعت 21:31 http://hoorazin.blogfa.com

سلام دوست خوبم
از اینکه به وب جدیدم هم سر زدی سپاس
راستی ابن پستت شعر مورد علاقه منه

سلام
خواهش می کنم
من هم این شعر رو خیلی دوست دارم

یواشکی های من جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 07:49 http://Www.mymemos.blogfa.com

سلام
خوبی
اینقده دلم واست تنگ شده بود کامی؟

با این که زیاد نیست باهات اشنا شدم ولی دوست داشتم بیام


کلی پست هست که باید بذارم ...شاید وقت نکنم زود به زود بیام ولی خب سعی ام رو می کنم... یادت نره بیاییی...کلی حرف و ماجرا واسه غیبت این چند روزه

سلام سلام
مرسی خوبم٬ امیدوارم تو هم خوب باشی
ای ول به مرامت آبجی
حتما میام و پست ها تو می خونم

رئوف جمعه 30 فروردین 1387 ساعت 23:08 http://raoof-v86.blogsky.com

سلام
خوبید؟
آپیدم.
موفق باشی.

آترین شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 00:01 http://iranson.blogsky.com

درود. کامبیز جان بسیار از خواندن شعر زیبایی که از شاملو گذاشته بودی خرسند شدم. براستی من به این شعر در این روزهای سخت نیاز داشتم. کامبیز جان من آپم. حتمن بیا. منتظرتم. بدرود.

درود آترین
ممنون از بابت حضورت
امیدوارم روزهای سختت رو هرچه زودتر پشت سر بزاری
حتما میام
بدرود

یواشکی های من شنبه 31 فروردین 1387 ساعت 09:02

های

تو چایی لیوانی کوفت می کنی؟ نترکی یه وقت ؟؟؟

همون بهتر که ریخت... کاش می ریخت تو سوراخ های مانیتورت ما یه کم می خندیدیم.


ماجرای آبله مرغون هم نوشتم ولی به ترتیب دارم به روز می کنم

قسمت دوم رو نوشتم به روزم
فکر کنم کامی یه روز در میون یا هر دو روز یه بار به روز کنم ...

فکر کنم البته

پیش بینی نمی شه کرد...
بازم چایی بریز...

شیر بهتره ... چرب می شه باید بشینی میزت رو بپاکی..
وای چه حالی می ده...


تا بعد...

خدا دیدت که این بلا رو سر کیس کامپیوترت اورد٬ خدا کنه تا آخر داستان درست نشه!
چشم٬ حتما خودم میام و اون ها رو می خونم. خیلی دوست دارم که ببینم آخر ماجرا چی میشه.
دیگه هیچ موقع هنگام کار با کامپیوتر چای نمی خورم٬ این بزرگ ترین درسیه که از زندگی گرفتم...!

روزبه جمعه 6 اردیبهشت 1387 ساعت 00:01 http://www.arinoos.blogsky.com

نگاه از صدای تو ایمن می شود.

چه مؤمنانه نام ِ مرا آواز می کنی !

اینجاش رو خیلی دوست دارم
خیلی خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد